چهارشنبه سوري ؛ تحويل سال ؛ عيد 92 ؛ تولد ماماني و سيزده بدر
مهربونم دنیا را می دهم برای لبخندت ! هراسی نیست... شاد که باشی, دنیا ازآن من است... ! چهارشنبه سوري اول رفتيم ديدن باباي بنده و بعد جشن آتش بازي رو خونه عمه جون بر پا كرديم( هوا كمي سر بود و شما هم زياد مايل نبودي كه از بغلم پائين بياي) و شام هم مهمونشون بوديم و بعد دسته جمعي رفتيم خونه باباي بابايي برا عرض تبريك ... و بعد هم مختصرا" مراسم قاشق زني امسال اصلا برام حال و هواي عيد نداشت و بر خلاف شور و شوق هميشگي دم عيد ؛ بدون هيچ اشتياقي وارد سال 92 شديم . امسال سفره هفت سين هم نچيدم فقط بخاطر شما سه تا ماهي قرمز كوچولو خريديم و سبزه هم كه هديه يكي از آشناها بود و ممنون كه شما و بابايي لحظه ...
نویسنده :
مامان دردانه
19:34